خوانـ کرمــ

خوان کرم گسترده ای .. مهمان خویشم برده ای .. گوشم چرا مالی اگر .. من گوشه نان بشکسته ام

خوانـ کرمــ

خوان کرم گسترده ای .. مهمان خویشم برده ای .. گوشم چرا مالی اگر .. من گوشه نان بشکسته ام

بسم الله

السلام علیک یا ابا محمد الحسن بن علی و رحمه الله و برکاه

سلام به همه

 

گر چه پیمان را شکستم بر سر پیمانه ام

  با همه بد عهدی ام آن عاشق دیوا نه ام

 

 گر به  ظاهر دورم از در گاه تو ای نازنین

 باز  هم مشتاق  روی دلکش جانا نه ام

 

  از در  میخانه ات  ای شاهد  خوبان مران

 با همه عصیان همان دردی کش میخانه ام

 

 پرده  بردار  از رخ زیبا  که مشتاق  تو ام

 آن  رخ  زیبا  ندیده  ،واله   ودیوانه ام

     

 پادشاه  جودی و ما  بنده در گاه  تو

 منتظر بر درگهت ،زان بخشش شاهانه ام

 

  در میان بحر هجران غوطه ور گشتم ولی

  باز  هم در   جستجوی  گوهر  دردانه ام

 

 همچون من هرگز نباشد بر درت پیمان شکن

  لیک  با الطاف  غیر  از تو،  شها! بیگانه ام

 

  چون که لطف توست تنها ضامن رسوایی ام

  ور  نه  آن گردم  که افشان در دل ویرانه ام

 

 انتظارت بیش از حد شد ،تحمل تا به کی؟

  آفتا با!   بهر  دیدار  رخت  پروانه ام

 

 واله و«شیدا » ومستم لیک ،محتاج توام

 یک نظر بر من نما، ای عارف فرزانه ام!

 

اللّهُمَ عَجّلِ لِوَلیکَ الفَرَج

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۸۹ ، ۱۸:۵۶
حسن زاده

سلام
کمی خسته ام ؛ می نویسم
ولی شاید با بغضی بنویسم  که صدای هق هق آن ، در کوچه های انتظار آشنای توست
زمان در گذر است ...
عمر شتابان مرا به وادی بادیه نشینان فراق های دلتنگی ، میکشاند
افسوسی توام با آه ...
چشمانم می لرزد
اشکهایم لغزان لغزان روانه است ...
سخت بی قرارم ...
یادم افتاد که بگویم :
بی قراری هایم شده کوله باری از درد و خستگی این زمان
این زمان جانکاه ،فرسود مرا !
دلم ...
دلم به سادگی بی قراری هایم بغض میکند و "میسوزد"...
قرارت هر زمان که نزدیکم میکند بی قرارم میکند .... و "میسوزم"
بغضم پر از هوای آمدن است
نی و نایم ،صدای آمدن است

یادت باشد...          خسته ام...            

                                                 خسته ام....!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۸۹ ، ۱۸:۵۱
حسن زاده

بسم الله

السلام علیک یا ابا محمد الحسن بن علی و رحمه الله و برکاه

سلام بر همه عزیزان

این شعری که توی این پست براتون نوشتم شرح حال خودمه یک وقت به کسی برنخوره،

آخه توی این روز سیزده به بدر یا بهتر بگم روز طبیعت که مقارن شده بود با جمعه

دل آقامون رو خیلی خون کردیم

آقا جون ببخش به مادرت

 

فریب ما نخور آقا، دروغ می گوییم

به جان حضرت زهرا (س) دروغ می گوییم

چه ناله ای؟ چه فراقی؟ چه درد هجرانی؟

نیا نیا گل طاها دروغ می گوییم

تمام چشم به راهی و انتظار و فراق

و ندبه­های فرج را دروغ می گوییم

دلی که مأمن دنیاست جای مولا نیست

اسیر شهوت دنیا، دروغ می گوییم

زبان، سخن ز تو گوید ولی برای مقام

به پیش چشم خدا دروغ می گوییم

کدام ناله غربت؟کدام درد فراق؟

قسم به ام ابیها (س) دروغ می گوییم

خلاصه ای گل نرگس کسی به فکر تو نیست

و ما به وسعت دریا دروغ می گوییم

مرا ببخش عزیزم که باز می گویم

نیا نیا گل طاها دروغ می گوییم

اللّهُمَ عَجّلِ لِوَلیکَ الفَرَج

۳۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۸۹ ، ۱۸:۰۴
حسن زاده

«این شعر رو به خاطر حضور حضرت آقا تو منطقه عملیات فتح المبین خدمتتون تقدیم میکنم» 

ز آه سینه سوزان ترانه می سازم

چو نی ز مایه جان این فسانه می سازم

به غمگساری یاران چو شمع می سوزم

برای اشک دمادم بهانه می سازم

پر نسیم به خوناب اشک می شویم

پیامی از دل خونین روانه می سازم

نمی کنم دل از این عرصه شقایق فام

کنار لاله رخان آشیانه می سازم

در آستان به خون خفتگان وادی عشق

برون ز عالم اسباب ، خانه می سازم

چو شمع بر سر هر کشته می گذارم جان

ز یک شراره هزاران زبانه می سازم

زه پاره های دل من شلمچه رنگین است

سخن چو بلبل از آن عاشقانه می سازم

سر و دل و جان را به خاک می فکنم

برای قبر تو چندین نشانه می سازم

((شعر از رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران))

((*حضرت امام خامنه ای*))

 

جانم فدای رهبر

۲۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۸۹ ، ۲۰:۱۵
حسن زاده

بسم الله

السلام علیک یا ابا محمد الحسن بن علی و رحمه الله و برکاه

سلام

این اولین پستی که خودم دارم می نویسم

دو , سه روزی هست که دارم فکر میکنم از کجا و با چی شروع کنم

تا امروز که داشتم نظرات دوستان رو دوباره میخوندم به یه نظری رسیدم که نوشته بود:

................."شما از امامحسن (ع) چه چیزی دیدید که اینطور به ایشان ارادت دارید ؟ حضرت ابراهیم به حکم الهی فرزندش اسماعیل را قربانی و فدای خداوند متعال می خواست بکند حال شما در این شعر از خدا می خواهید شما را فدای امام حسن (ع) نماید.؟!!!!"....................

با خودم گفتم بزار تو اولین پست این جوری حرف بزنم

معمولا هر کدوم از ما ها یه ارتباط دلی با یکی از ائمه داریم,امام حسین(ع) فدایی زیاد داره ولی آقام امام حسن(ع) خیلی غریبه.

داستان من و ارباب هم از اونجایی شروع شد که نفهمیدم چه جوری شد زمانی که یک پسر بچه ۱۰ /۱۲ ساله بودم از تو یه حسینیه سر در آوردم به اسم ""بیت الحسن(ع)"".

از اولین هفته ای که پا تو اون حسینیه یا نه دیگه ببخشید حسنیه گذاشتم تا حالا هر روز زندگیم پرِ از کرم آقا.

 الان یه دفعه این شعر یادم اومد

اشک من نذر غمای حسنت            دلمو زدم به نام حسنت

دیگه نمیدونم چند بار تا حالا آقا در حقم کرم کرده

آخه:

کریم کاری به جز جود و کرم نداره          آقام تو مدینست ولی حرم نداره 

سر تونو درد نیارم آقا خیلی کریمه.

اگه حبیب دو بار واسه سیدالشهدا فدا شد ما حاظریم دو هزار بار واسه آقامون جون بدیم.....

انشاالله

 

بیا ای کسی که دل شکسته ای                    اونی که دخیل به گریه بسته ای
هر چی می خوای بگی بگو                           آخه سر سفره کریم نشسته ای
اشک من نذر غمای حسنت                           دلمو زدم به نام حسنت

التماس دعا

۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۸۹ ، ۱۹:۵۶
حسن زاده