خوانـ کرمــ

خوان کرم گسترده ای .. مهمان خویشم برده ای .. گوشم چرا مالی اگر .. من گوشه نان بشکسته ام

خوانـ کرمــ

خوان کرم گسترده ای .. مهمان خویشم برده ای .. گوشم چرا مالی اگر .. من گوشه نان بشکسته ام

۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۱ ثبت شده است

بسم الله

و سلام نام خداست

سیدمرتضی آوینی، نامی که ۱۹ سال است در فصل بهار می‌شنویم و هر سال این روزها به یادش یک یادش بخیر نثارش می‌کنیم.

آری او که سیمایش را با آن عینک بزرگ، محاسن پرپشت و موهای به یک طرف شانه‌زده‌اش را بارهادر جعبه جادو نگریسته و صدای محزونش را در لابلای نوای تیر و خمپاره‌ها بارهاشنیده‌ایم.

حال می‌خواهم به جامعه پیرامونم بنگرم و با خود فکر کنم: «اگر آوینی بود در این دنیا با فرهنگ‌های دگرگون شده چه می‌کرد؟ به این پرده نقره‌ای پر از سیاه و سفید چگونه می‌نگریست؟ با آدم‌های زشت و زیبای هنر هفتم چه معامله‌ای می‌کرد؟»

نمی‌دانم... شاید اگر بود "اگرهای" زیر تحقق می‌یافت:

اگر آوینی بود مخملباف‌ها جرأت نمی‌کردند "توبه نصوح" خود را بشکنند و به جای خرج کردن هنرشان در سرزمین‌ مادری مخمل سیاست‌های بیگانگان را ببافند و در این میان به دنبال رابطه میان "... و فلسفه" هم بگردند.

اگر آوینی بود در موج اسکارسوارها و طوفان اسکارزده‌ها گرفتار نمی‌آمد چرا که معتقد بود نباید برای یک "جایزه" میان خودمان "جدایی" بیاندازیم.

اگر آوینی بود هنر را تنها برای هنر نمی‌خواست و نه تنها "بی‌خود و بی‌جهت" از دغدغه‌های اجتماعش فاصله نمی‌گرفت بلکه صدای مردم نجیبش را نیز با تمام وجود
"فریاد" می‌زد.

اگر آوینی بود بازار سینمای جشنواره‌ای تخته می‌شد و برق رضایت چشمان ملت به فلاش دوربین‌های ارزان‌قیمت قاهره و شانگ‌های ترجیح داده می‌شد.

اگر آوینی بود زندگی را "به همین سادگی" تعریف می‌کرد و بدون "هیچ" ادعای خاص بودن از خاطراتش در "سفر به چزابه" کام جان همه را شیرین می‌ساخت.

اگر آوینی بود تنها به پدید آمدن فیلمی "درباره الی‌" مسرور نمی‌شد و به ساخت مستندی درباره "علی استون‌" هم فکر می‌کرد.

اگر آوینی بود تنها لنز اندیشه‌اش را به "سعادت‌آباد" نمی‌دوخت و از رنج "بی‌پولی"
نیز با مردمانش سخن می‌گفت.

اگر آوینی بود با گرمای وجودش "برف روی کاج‌های" روشنفکران بی‌درد را آب می‌کرد و با تازیانه‌های نقدش آنان را نوازش می‌داد چنانکه به "هامون" البته دوست‌داشتنی
نیز این طعم را چشانید.

اگر آوینی بود نمی‌گذاشت هر اثر "خصوصی" روی پرده‌های عمومی خودنمایی کند و هر جنبنده‌ای ادعای"گشت ارشاد" بودن را داشته باشد.

اگر آوینی بود بر سر گلشیفته‌ بانگ بر می‌آورد که چرا "میم مثل مادر" را با میم مثل "مکاشفه‌ها" عوض کردی و به جای قلب ملت ایران صفحه فیگارو را برای اسم خودت برگزیدی.

اگر آوینی زنده بود از "نسل سوخته" این "سرزمین خورشید" با ما درد دل می‌کرد که چگونه با ساختن "بلمی به سوی ساحل" امنیت، ما را در لیست "نجات‌یافتگان" از تهدید و اسارت قرار دادند.

آری اگر آوینی بود خیلی چیزها بود و خیلی چیزها نبود...

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۱ ، ۱۸:۲۰
حسن زاده